[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]

اولین شهیده طلبه

فهیمه سیاری در بهار 1339 (برابر با محرم الحرام سال 1381 قمری) در خانواده ای مذهبی در تهران چشم به جهان گشود. او از همان ابتدای کودکی و نیز در دوران ابتدایی و راهنمایی ، با همسالان خود فرق بسیار داشت.بسیار کنجکاو بود و مرتب برای سئوال های خود ، دنبال پاسخ می گشت .در بین همکلاسانش هم از نظر اخلاقی و هم ازنظر درسی ، شاگرد ممتاز بود و با وجود سن کم ، همیشه همراه مادر و خواهرش در جلسات مذهبی قرآن ، احکام و اصول عقاید در حسینیه ای که فاصله زیادی با منزلشان داشت  ، شرکت می کرد.

ادامه را حتما بخوانید

ادامه مطلب

کلمات کلیدی :: شهید، شهیده، شهیده طلبه
:: تعداد بازدید :

نویسنده : راوی
تاریخ : 91/10/3:: 8:39 صبح